تعریف کم توانی ذهنی

کم توان ذهنی مثل داشتن یک صفت ، مثلا" چشم های آبی یا یک ویژگی مثلا" قد کوتاه یا لاغری نیست.کم توان ذهنی ،نه یک اختلال پزشکی و نه یک اختلال ذهنی است.کم توان ذهنی عبارت است از یک وضعیت خاص عملکردی که در دوران کودکی شروع می شود و مشخصه آن محدودیت در مهارت های هوشی و انطباقی است.کم توان ذهنی در واقع نشانگر"هماهنگی" بین قابلیت های افراد از یک سوو ساختار و انتظارات محیط آنها از سوی دیگر است.

تعریف انجمن کم توانی ذهنی آمریکا از کم توانی ذهنی

از مشخصه های کم توانی ذهنی به عنوان یک ناتوانی عبارت است از محدودیت های قابل ملاحظه در عملکرد هوشی و در رفتار انطباقی که خودش را در مهارت های مفهومی ،اجتماعی و مهارت های انطباقی عملکردی نشان می دهد.

این ناتوانی قبل از 18 سالگی بروز می نماید .در بکارگیری  این تعریف پنج فرض ضروری باید در نظر گرفته شوند:

1-     محدودیت ها در عملکرد فعلی را باید در بستری از بافت اجتماعی مربوط به گروه سنی فرد و فرهنگ وی در نظر گرفت.

2-    به منظور انجام ارزیابی معتبر باید تنوع فرهنگی و زبانی و همچنین تفاوت های مربوط به جنبه های برقراری ارتباط ،حسی،حرکتی و رفتاری را در نظر گرفت.

3-    در هر فردی،محدودیت ها همراه با نقاط قوت هستند.

4-    هدف از توصیف محدودیت ها عبارت است از ایجاد نیمرخی از حمایت های لازم.

5-    با فراهم کردن حمایت های شخصی مناسب و مداوم ،عملکرد زندگی فرد دارای کم توانی ذهنی عموما" بهبود می یابد.

منبع:

انجمن کم توان ذهنی آمریکا (American Assouiation on Mental Retardation )2002

انجمن کم توانی ذهنی آمریکا  (AAMR)یک انجمن بین المللی چند رشته ای متشکل از متخصصین است.این انجمن مسئولیت ارائه تعریف کم توانی ذهنی را از سال 1921 بر عهده داشته است.

عقب ماندگی ذهنی (mental Retardation)

عقب ماندگی ذهنی اختلالی است که با عملکرد هوشی زیر حد طبیعی و اختلال در مهارتهای انطباقی مشخص می گردد. سن شروع عقب ماندگی ذهنی زیر 18 سال است و منظور از مهارتهای انطباقی انجام کارهای است که در هر سن خاص به طور معمول از فرد انتظار می رود .

انواع

عقب ماندگی ذهنی بر اساس میزان بهره هوشی ، از خفیف تا بسیار شدید ( عمیق ) وجود دارد . جدول زیر تقسیم بندی های مربوط به عقب ماندگی ذهنی را با توجه به نوع و مهارت مورد نظر نشان می دهد:

   مهارت مورد انتظار

نوع

 بهره هوش

 آموزش پذیر

خفیف

50- 70

ربیت پذیر بالا

متوسط

35- 50

تربیت پذیر پایین

شدید

25- 25

 کمتر از 25

عمیق

ایزوله ، نیازمند نگهداری در مؤسسه

در حالی که بهره هوش طبیعی در محدوده 90- 110 قرار می گیرد ، به فاصله بین 71- 84 هوش مرزی اطلاق می شود که این افراد عقب مانده ذهنی نیستند اما از نظر پیشرفت تحصیلی موفقیت چندانی ندارند . خوشبختانه کمترین تعداد این بیماران را عقب مانده ذهنی نوع شدید و بسیار شدید که عمدتاً نیازمند نگهداری و پرستاری دائم در مؤسسات مربوطه می باشند تشکیل می دهند.

شیوع این اختلال در حدود 1 درصد جمعیت می باشد که در جنس مذکر حدود 5/1 برابر جنس مؤنث است.

سبب شناسی عقب ماندگی ذهنی

1- عوامل قبل از تولد : بیشتر شامل تأثیرات ژنتیک و تغییرات کروموز می شود . ضمن این که عفونت های رحمی و ابتلای به بیماری سرخچه و توکسوپلاسموز ( بیماری خطرناکی که از طریق گربه منتقل می شود ) نیز در بروز عارضه نقش دارند . آنچه مسلم است بیشترین علل عقب ماندگی ذهنی همین عوامل قبل از تولد است که از نظر پیشگیری نیز اهمیت دارند ، به ویژه عوامل کروموزومی مانند سندرم داون و عوامل عفونی مثل سرخچه و توکسوپلاسموز مادرزادی . در این بین عوامل حین تولد مثل زایمان مشکل و خونریزی جمجمه و اشکالات تنفسی حین زایمان و ..... نیز مؤثر می باشند .

2- عوامل پس از تولد : شامل ضربات شدید به جمجه کودک ( یرقان ) سیانوز ( سیاه شدن )، عفونتهای دوران نوزادی به همراه تب و تشنج ، کم کاری تیروئید و .... است که با مواظبت از کودک بخصوص قبل از سن چهارسالگی می توان از بروز عقب ماندگی ذهنی تا حدی جلوگیری نمود.

3- عوامل محیطی اجتماعی : تأثیرات محدودتری در بروز عقب ماندگی ذهنی دارند و شامل فقر ، تغذیه ، ناپایداری خانواده ، وضعیت اقتصادی – اجتماعی بد و محرومیت های فرهنگی و استرسهای مکرر و فوق تحمل در محیط زندگی کودک است.

پیشگیری

پیشگیری اولیه : جلوگیری از ظهور عوامل ایجادکننده عقب ماندگی ذهنی بخصوص عوامل قبل از تولد ، اهمیت ویژه ای دارند. آموزش خانواده ، ممانعت از ازدواجهای فامیلی ، جلوگیری از حاملگی بعد از سنین 35 سالگی ، رعایت بهداشت حاملگی ( پرهیز از اشعه ، دارو ، ضربه به شکم ، تغذیه مناسب مادر ، جلوگیری و کنترل نمودن عفونت های مادرزادی و .... ) در پیشگیری اولیه بسیار مؤثر هستند. محافظت کودک پس از تولد بخصوص در دوره نوزادی و مداخله ی درمانی به موقع در موارد بیماری ، مثل کم کاری تیروئیدی ( هیپوتیروئیدی ) نیز در جلوگیری از بروز عقب ماندگی ذهنی اهمیت دارد .

پیشگیری ثانویه :

عقب ماندگی ذهنی درمان ندارد و بهترین راه کنترل آن جلوگیری از بروز آن است . به نظر نمی رسد داروهای خاصی نیز در کنترل پیشرفت اختلال مؤثر باشد. مهمترین روش درمانی افراد عقب مانده ذهنی افزایش میزان سازگازی آنها ، محیط زندگی و تنظیم توقعات محیطی و سطح کارآیی این افراد در خانواده و جامعه است.

پیشگیری ثالث

انجام مشاوره خانواده و مشاوره فردی در جهت محدود کردن تأثیرات عقب ماندگی ذهنی ضرورت دارد . استفاده از روشهای توصیه شده توسط افراد متخصص در تقویت و حفظ کارآیی عملی این افراد می تواند باعث افزایش اعتماد به نفس و سازگاری مناسب تر با استرسهای معمول زندگی افراد عقب مانده ذهنی گردد. آموزش کودک و خانواده ، آموزش مهارت های کلامی ، محیطی ، ارتباطی ، اجتماعی ، همچنین آموزش های ویژه و فیزیوتراپی و آموزش های مهارت های جسمی همگی می توانند در سازگاری و رشد بهتر این افراد و توانبخشی آنان کمک مؤثری باشند.

منبع : تبیان