شعری زیبا درباره ی کودکان استثنایی

جمله استثنائیان باوفا                                کم توان ذهنی و ناشنوا   

کودک معلول و نابینای من                           اختران آبی دنیای من

یاس های سبز باغ زندگی                           عشق می باید شما را بندگی

عشق یعنی با شما همدم شدن                  زخم های جسمتان مرهم شدن

عزم و ایمان شما را هر که دید                     از نگاه مستتان صد خوشه چید

ماکروسفال

<<ماکروسفال>>

دراین بیماری به علت رشد بیش ازحد ماده خاکستری مغزباعث رشد جمجمه می گردد

 درنتیجه جمجمه این افراد بزرگترازطبیعی است.

 

خصوصیات: 

1)بزرگ بودن جمجمه  

2)مشکلات بینائی 

 3)تشنج

 4)تعدادچین شکن های مغزکم است وگاهی تشکیل نمی شود

 5)عقب ماندگی ذهنی معمولاًدرحد شدید وعمیق است. 

توضیح: 

علت ماکروسفال دقیقا ًشناخته شده نیست وبه همین علت جزءعقب ماندگی های باعلل ناشناخته تقسیم بندی شده اند.

آزمون آدمک ( گودیناف)

تست هوش ( سن اجرا: از 3 تا 13 سال)

آزمون آدمک ( گودیناف) تست هوش ( سن اجرا: از 3 تا 13 سال)

آزمون ترسیم آدمک یکی از آسانترین ، عملی ترین وجهانی ترین آزمونهای تصویری است. این آزمون به وسیله عده زیادی کد گذاری شده است که مهمترین آنها کار خانم آمریکائی فلورانس گودینافFlorence Goodenoughاست که در سال 1920 در ایالت نیوجرسی آمریکا روی چهار هزار کودک آنرا آزمایش نمود . در فرانسه نیز دکتر فایFay در این زمینه

 کار کرده است.


هدف:

مهمترین هدف آزمون ، تعیین درجه هوشمندی سن عقلی و بهره هوشی کودک است . همچنین این آزمون را زمانی  به کار می بریم که آزمونهای هوشی دیگر مقدور نیست و می خواهیم هر چه سریعتر درباره درجه هوشی کودک به نتیجه برسیم . علاوه بر این ، اطفالی که زبان نمی دانند و قادر به سخن گفتن نیستند بهترین ابزار سنجش این آزمون می باشند.


دستور اجرا:

اجرای آزمون ساده است . به کودک گفته می شود:" یک آدم ترسیم کن  و هر چه می توانی آنرا زیبا و خوب بکِش " ، اضافه می نمائیم زمان این کار هر چقدر طول بکشد اشکالی ندارد.

نکاتی که در عمل و ارزیابی باید رعایت کرد:

1. برای ترسیم بهتراست یک مداد سیاه  یا یک خودکار راحت و روان دراختیار کودک بگذاریم . با مداد رنگی به دشواری می توان رسم کرد و اجزاء را تشخیص داد.

2.   اگر نقاشی با مداد رنگی کشیده شود ، شرایط دیگری برای ارزیابی لازم است که باید رعایت شود.

3.   کاغذ برای رسم نقاشی کودک باید حداقل 30 × 21  باشد.

4.   اجازه بدهید کودک چند تصویر بکشد ، سپس  بهترین و کاملترین را برای نمره گذاری انتخاب کنید.

5. اگر نتایج چند بار کشیدن آدمک با یکدیگر فرق داشت نشان ناراحتی های دیگری در کودک است که باید به متخصص مسائل روانی یا روان درمانی مراجعه کرد.


روش نمره گذاری:

الف: برای هر یک ازاجزا آدمک در صورتی که توسط کودک ترسیم شده باشد یک نمره منظور فرمائید. به شرح ذیل:

1. سر وجود داشته باشد .

2. پا کشیده شده باشد .

3. دست کشیده شده باشد .( یک یا هر دو دست)

4. بدن کشیده  شده باشد .

5. طول بدن طویل تر ازعرض آن باشد.

6. شانه ها کشیده شده باشد.

7. بازوها و پاها به تنه چسبیده شده باشند.

8. پاها به تنه و دستها به تنه در نقاط واقعی خود چسبیده شده باشند.

9. گردن کشیده شده باشد.

10. دنباله گردن به سر و تنه مربوط باشد.

11. چشمها کشیده شده باشد.

12. بینی کشیده شده باشد.

13. دهان کشیده شده باشد.

14. دو لب دیده شود.

15. سوراخها یا حفره های بینی کشیده شده باشد.

16. موها کشیده شده باشد. ( جزئی ترین مقدار مو)

17. موها کامل کشیده شده باشد.

18. علامتی از لباس کشیده شده باشد.

19. دو قطعه لباس کشیده شده باشد.

20. تمام بدن پوشیده از لباس باشد.

21. چهار قطعه لباس مشخص باشد . ( کراوات ، کلاه ، جوراب ، کفش ، پیراهن ، کت و شلوار)

22. لباس رسمی یا یونیفورم باشد . ( یونیفورم مدرسه هم نمره می گیرد)

23. انگشتان کشیده شده باشد . ( هر اثری از انگشت کافی است)

24. تعداد انگشتان درست باشد .

25. شکل و قواره انگشتان درست باشد .

26. شست متمایز باشد.

27. دست متمایز ازانگشتان باز باشد. ( کف دست کشیده شده باشد.)

28. بازوها کشیده شده باشد .

29. زانو کشیده شده باشد .

30. تناسب سر نسبت به بدن مراعات شده باشد .

31. تناسب بازوها و دستها نسبت به بدن حفظ شده باشد.

32. پاهای متناسب ، کشیده شده باشد.

33. کف پا متناسب باشد.

34. پاها متمایل به بالا نباشند.

35. دستها و پاها دو بعدی کشیده شده باشند.

36. پاشنه کفش یا پاشنه پا کشیده شده باشد.

37. هماهنگی خطوط کلی حفظ شده باشد. ( دست نلرزیده باشد)

38. هماهنگی خطوط کلی و جزئی حفظ شده باشد. ( نقاشی دقیق باشد)

39. هماهنگی خطوط سر ( موها و دور سر به دقت کشیده شده باشد)

40. هماهنگی خطوط تنه حفظ شده باشد .

41. هماهنگی خطوط دستها و پاها حفظ شده باشد .

42. هماهنگی خطوط چهره حفظ شده باشد .

43. گوشها کشیده شده باشد .

44. تناسب گوشها حفظ شده باشد .

45. مردمک چشم کشیده شده باشد .

46. تناسب چشم حفظ شده باشد .

47. در تصاویر نیمرخ و تمام رخ ، چشم دارای حالت باشد.

48. چانه و پیشانی هر دو کشیده شده باشد .

49. برآمدگی شانه در تصویر نیمرخ معلوم باشد .

50. نیمرخ ناقص باشد . ( یعنی تنه و نیمرخ ناقص)

51. نیمرخ باشد .


روش محاسبه:

1.   نمرات داده شده را باهم جمع کنید . ( مجموع از 51 بیشتر تجاوز نمی کند)

2.   با استفاده از جدول مخصوص ( جدول شماره 1) نمره خام ، تبدیل به سن عقلی می شود . از رابطه زیر بهره هوشی کودک به دست می آید.

آزمون آدمک ( گودیناف) تست هوش ( سن اجرا: از 3 تا 13 سال)

3.   اگر نمره خام آزمونی بر فرض مثال 40 باشد در جدول تبدیل نمرات ، ( جدول شماره 1 ) نمره خام را پیدا کرده و سن عقلی کودک را که 13 می باشد، استخراج می کنیم. ( این نمره سن عقلی کودک است) سپس 13 ( که سن عقلی کودک است) را در عدد 12 ( ماه) ضرب می کنیم. ( هر سال 12 ماه دارد)

سپس سن تقویمی آزمونی را محاسبه می کنیم . اگر آزمودنی به عنوان مثال 10 سال و 3 ماه داشته باشد 10 را ضربدر 12( هر سال 12 ماه دارد) بعلاوه 3 ( ماه) می کنیم نمره بدست آمده سن تقویمی کودک می باشد. حاصلضرب صورت و مخرج را بر هم تقسیم کرده وضربدر 100 کرده و بهره هوشی آزمودنی بدست می آید. بدین صورت:

    IQ  = 13 * 12  * 100 = 126

  3+12*10       

4. سپس نمره به دست آمده را در طبقه بندی هوشی ( جدول شماره 2) پیدا کنید ،  بهره هوشی کودک مشخص می گردد.


" جدول تبدیل نمرات خام به سن عقلی "

جدول شماره 1

نمره خام

سن عقلی

نمره خام

سن عقلی

نمره خام

سن عقلی

نمره خام

سن عقلی

1

3-3

11

9-5

21

3-8

31

9-10

2

6-3

12

0-6

22

6-8

32

0-11

3

9-2

13

3-6

23

9-8

33

3-11

4

0-4

14

6-6

24

0-9

34

6-11

5

3-4

15

9-6

25

3-9

35

9-11

6

6-4

16

0-7

26

6-9

36

0-12

7

9-4

17

3-7

27

9-9

37

3-12

8

0-5

18

6-7

28

0-10

38

6-12

9

3-5

19

9-7

29

3-10

39

9-12

10

6-5

20

0-8

30

6-10

40

  -13

51

بالاتر از 13 سال

" جدول شماره 2 "

طبقه بندی از لحاظ هوش

معادل هوش

نابغه

189-170

تیز هوش

169-150

پر هوش

149-130

باهوش

129-110

متوسط

109-90

مرزی

89-80

مرزی ضعیف

79-70

کودن

69-50

کالیو

49-25

کانا

25-0

منبع : سایت تبیان

عقب ماندگی ذهنی (mental Retardation)

عقب ماندگی ذهنی اختلالی است که با عملکرد هوشی زیر حد طبیعی و اختلال در مهارتهای انطباقی مشخص می گردد. سن شروع عقب ماندگی ذهنی زیر 18 سال است و منظور از مهارتهای انطباقی انجام کارهای است که در هر سن خاص به طور معمول از فرد انتظار می رود .

انواع

عقب ماندگی ذهنی بر اساس میزان بهره هوشی ، از خفیف تا بسیار شدید ( عمیق ) وجود دارد . جدول زیر تقسیم بندی های مربوط به عقب ماندگی ذهنی را با توجه به نوع و مهارت مورد نظر نشان می دهد:

   مهارت مورد انتظار

نوع

 بهره هوش

 آموزش پذیر

خفیف

50- 70

ربیت پذیر بالا

متوسط

35- 50

تربیت پذیر پایین

شدید

25- 25

 کمتر از 25

عمیق

ایزوله ، نیازمند نگهداری در مؤسسه

در حالی که بهره هوش طبیعی در محدوده 90- 110 قرار می گیرد ، به فاصله بین 71- 84 هوش مرزی اطلاق می شود که این افراد عقب مانده ذهنی نیستند اما از نظر پیشرفت تحصیلی موفقیت چندانی ندارند . خوشبختانه کمترین تعداد این بیماران را عقب مانده ذهنی نوع شدید و بسیار شدید که عمدتاً نیازمند نگهداری و پرستاری دائم در مؤسسات مربوطه می باشند تشکیل می دهند.

شیوع این اختلال در حدود 1 درصد جمعیت می باشد که در جنس مذکر حدود 5/1 برابر جنس مؤنث است.

سبب شناسی عقب ماندگی ذهنی

1- عوامل قبل از تولد : بیشتر شامل تأثیرات ژنتیک و تغییرات کروموز می شود . ضمن این که عفونت های رحمی و ابتلای به بیماری سرخچه و توکسوپلاسموز ( بیماری خطرناکی که از طریق گربه منتقل می شود ) نیز در بروز عارضه نقش دارند . آنچه مسلم است بیشترین علل عقب ماندگی ذهنی همین عوامل قبل از تولد است که از نظر پیشگیری نیز اهمیت دارند ، به ویژه عوامل کروموزومی مانند سندرم داون و عوامل عفونی مثل سرخچه و توکسوپلاسموز مادرزادی . در این بین عوامل حین تولد مثل زایمان مشکل و خونریزی جمجمه و اشکالات تنفسی حین زایمان و ..... نیز مؤثر می باشند .

2- عوامل پس از تولد : شامل ضربات شدید به جمجه کودک ( یرقان ) سیانوز ( سیاه شدن )، عفونتهای دوران نوزادی به همراه تب و تشنج ، کم کاری تیروئید و .... است که با مواظبت از کودک بخصوص قبل از سن چهارسالگی می توان از بروز عقب ماندگی ذهنی تا حدی جلوگیری نمود.

3- عوامل محیطی اجتماعی : تأثیرات محدودتری در بروز عقب ماندگی ذهنی دارند و شامل فقر ، تغذیه ، ناپایداری خانواده ، وضعیت اقتصادی – اجتماعی بد و محرومیت های فرهنگی و استرسهای مکرر و فوق تحمل در محیط زندگی کودک است.

پیشگیری

پیشگیری اولیه : جلوگیری از ظهور عوامل ایجادکننده عقب ماندگی ذهنی بخصوص عوامل قبل از تولد ، اهمیت ویژه ای دارند. آموزش خانواده ، ممانعت از ازدواجهای فامیلی ، جلوگیری از حاملگی بعد از سنین 35 سالگی ، رعایت بهداشت حاملگی ( پرهیز از اشعه ، دارو ، ضربه به شکم ، تغذیه مناسب مادر ، جلوگیری و کنترل نمودن عفونت های مادرزادی و .... ) در پیشگیری اولیه بسیار مؤثر هستند. محافظت کودک پس از تولد بخصوص در دوره نوزادی و مداخله ی درمانی به موقع در موارد بیماری ، مثل کم کاری تیروئیدی ( هیپوتیروئیدی ) نیز در جلوگیری از بروز عقب ماندگی ذهنی اهمیت دارد .

پیشگیری ثانویه :

عقب ماندگی ذهنی درمان ندارد و بهترین راه کنترل آن جلوگیری از بروز آن است . به نظر نمی رسد داروهای خاصی نیز در کنترل پیشرفت اختلال مؤثر باشد. مهمترین روش درمانی افراد عقب مانده ذهنی افزایش میزان سازگازی آنها ، محیط زندگی و تنظیم توقعات محیطی و سطح کارآیی این افراد در خانواده و جامعه است.

پیشگیری ثالث

انجام مشاوره خانواده و مشاوره فردی در جهت محدود کردن تأثیرات عقب ماندگی ذهنی ضرورت دارد . استفاده از روشهای توصیه شده توسط افراد متخصص در تقویت و حفظ کارآیی عملی این افراد می تواند باعث افزایش اعتماد به نفس و سازگاری مناسب تر با استرسهای معمول زندگی افراد عقب مانده ذهنی گردد. آموزش کودک و خانواده ، آموزش مهارت های کلامی ، محیطی ، ارتباطی ، اجتماعی ، همچنین آموزش های ویژه و فیزیوتراپی و آموزش های مهارت های جسمی همگی می توانند در سازگاری و رشد بهتر این افراد و توانبخشی آنان کمک مؤثری باشند.

منبع : تبیان

کودک؛ اما استثنایی (نگاهی به آموزش و پرورش کودکان استثنایی)

 توجه به شناخت و آموزش و پرورش کودکان و دانش آموزان استثنایی، یعنی افرادی که به دلایل خاص جسمانی، ذهنی، عاطفی و روانی نمی توانند از برنامه های عادی آموزشی به نحوی مطلوب بهره مند گردند. از نشانه های پیشرفت و اصالت و قوت و غنای فرهنگ و نظام آموزش و پرورش هر جامعه ای است.
    کوشش در جهت شناسایی و برنامه ریزی و ایجاد تسهیلات آموزشی هر چه بیشتر برای کودکان و دانش آموزان استثنایی، عمدتاً به دلیل نیاز فرهنگی فوق العاده از اولویت خاصی برخوردارند، از اهداف و نظام آموزشی است. مطابق ارقام و آمار بین المللی حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد از کل دانش آموزان سنین مدرسه رو در هر جامعه ای به نحوی از انحا نیاز به برنامه های آموزشی ویژه دارند. نگاهی کوتاه به آمار کل دانش آموزانی که در حال حاضر زیر پوشش آموزش و پرورش استثنایی قرار دارند بیانگر این حقیقت است که امروزه فقط کمتر از یک درصد از کل این قبیل دانش آموزان واجب التعلیم از برنامه های آموزش استثنایی برخوردار بوده و بقیه با همه مشکلات و نارسایی ها، در مدارس معمولی جایگزین می گردند و یا در مواردی اصلاً از کلاس و مدرسه بهره ای نمی برند، و این موضوع از مسئولیت اولیای امور در تهیه و تنظیم برنامه های جامعی در جهت شناسایی و آموزش و پرورش کودکان و دانش آموزان استثنایی خبر می دهد.

ادامه مطلب ...